میگویند وقتی کوراوغلو برای اولین بار اسلحه را دست فردی دید از او پرسید که این دیگر چیست؟ آن فرد گفت: «این اسلحه است». کوراوغلو گفت: «به چه کار میآید؟» فرد پاسخ داد: «دیگر لازم نیست تن به تن با دیگران نبرد و جنگ کنی! با این میشود رقیب را از فاصلهی زیاد هدف قرار داد و با چکاندن ماشه آن را از پای درآورد». کوراوغلو با شنیدن این جمله سری تکان داد و برگشت و گفت: «دیگر دوران مردانگی و جوانمردی سرآمد!»
نمیدانم این حکایت چقدر صحّت دارد یا نه؟ اما این حکایت اسلحه و کوراوغلو دقیقاً مصداق بوجود آمدن شبکههای مجازی و گوشیهای هوشمند است که جملهی طلایی کوراوغلو جملهی است برای «عصر ما» که با وجود شبکههای مجازی و گوشیهای هوشمند دیگر دوران و زمانهی مردانگی و جوانمردی و آزادگی به سرآمده و هرکسی که هر جور دلش میخواهد در این عرصه میتازد و بر هرکس که دلش میخواهد توپ و تشر میاندازد.
وقتی فیلمها، جملات و اسکرینشاتهای دیگران را در فضای مجازی صرفاً جهت دلخوشیهایمان به اشتراک می گذاریم؛ وقتی بیهیچ اِبایی حاضر میشویم برای به در بردن رقیب جملاتی را بر دیوارهی گوشیهایمان برابر چشم هزاران نفر بنگاریم که قطعاً در رودر رو شدن با وی حتی نمیتوانیم یک حرف از آن جملات را بر زبان آوریم، میفهمیم دوران مردانگی و وجدانهای بیدار آرام آرام رخت بربستهاند.وقتی گفتمان نداریم، وقتی اهل بده بستان جملات نیستیم، چه فضایی بهتر از فضای مجازی برای ابراز عُقدههایمان. چرا که بهترین فضاست برای بیرون ریختن زشتیهای درونمان.
قطعاً همگی فیلم مشاجره بین دو فرد را با آقای شاکر دیدیم و به عمق ماجرا هم دست یافتیم و همگی متوجه شدیم این فیلم نه ربطی به نقده دارد و نه در دوران فرمانداری وی در نقده اتفاق افتاده است. بلکه مساًلهای کاملاً شخصی بین خودشان بوده که حل و فصل هم شده و پایان یافته. چرا اینک پس از این همه سال، فیلمِ منتشر شده؛ به نام “نقده” رقم میخورد، منتشر کنندگان این فیلم چه نیتی دارند؟ برای نقده چه افکاری در سر میپرورانند؟
ما با جناب «شاکر» نه کاری داریم و نه به عملکرد وی در سِمَتِ فرماندار ورود میکنیم؛ چرا که معتقدیم یک مسئول تازه مُنتَصَب بایستی حداقل یکسال بدور از حواشی و حاشیهسازی کار کند تا بتوان راجع به عملکرد کاری وی سخن گفت.
کاری هم نداریم که میگویند «شاکر» از لحظهی ورود به نقده یکتنه با فساد حاکم بر ادارت و نهادهای شهر مبارزه کرده و موهای زیادی هم در ماستهای برخیها یافته.
موی دماغ خواجههای حریرنشین و تهیدستان گلیمنشین هم نمیشویم. بر صور بیخبران از قافله نمیدمیم و بر طبل آگاهان هم نمیکوبیم، ولی یقین و ایمان داریم، روزی پردهها برداشته میشود و سیه روز میشود آنکه غَش دارد.
با آنانی هم که اهل نوشتناند و مطالبی در فضا چه خوب و چه بَد مینگارند و آنهایی هم که نه اهل قلم هستند و نه به عمر خود جملهای خوانده و نگاشتهاند ولی به برکت فضای بیدرو پیکر و بیناظر و نظارت مجازی، چشمها را بسته و دهن به دشنام میگشایند؛ هم اصلا و ابدا کاری نداریم.
میدانیم و واقفیم از روزی که قوهی قضائیه پای بر فسادهای ادارت و ارگانها و نهادها گشوده است، از روزی که سازمان بازرسی کل کشور در حال برچیدن گروههای فساد است، بسیاری از مفسدان که سالهاست در بیخبری مردم میبَرَند و میخورند و میتازند، ماستها را کیسه کردهاند و از هراس آنکه مبادا کردههایشان رو شود سردرگم و دلنگراناند.
واقفیم که دهههاست نقده حیاط خلوت مسئولانی بوده که آمدهاند و چندصباحی مبصری کرده و نَه بر این شهر علاقهای داشتهاند و نَه بر مردمانش عشقی. اما وجدانهای نخفتهی این شهر سالیان سال است که دادشان درآمده که ایهاالناس کوچ مردمان این دیار دردیاست بر پیکرهی شهر، فرار سرمایههای مادی و معنوی از دست کارنابَلَدان و اَنگزنان معضلیاست که نسلهای دیگر را تا قرنها به تباهی خواهد کشید. از یاد نبریم که فردا روز پاسخگوی تاریخ خواهیم بود و در برابر محکمهی فرزندانمان قرار خواهیم گرفت.
مسئولان نقده فراموش نکنند که جامهی مسئولیتی که بر تن دارند، همین مردم خیاط آن جامگاناند. کُرسیهایی هم که الان بر آن تکیه زدهاند، پشتوانهیشان همین مردماند. مردم این مسئولیتها را زمانی زیبا میبینند که فرماندار در کنار نمایندهی شهر، نماینده در کنار امام جمعهی شهر، و هر سه در کنار هم با یکدلی و یکرنگی و بدور از حبّ و بغض قرار گیرند و تمامی قدرت خود را در راه اعتلای شهر بکار بَرَند و در توسعهی آن بکوشند.
خدای ناکرده اگر شکافی در میان مسئولین دیده شود یا احساس گردد؛ نهتنها سخت خواهد بود مرمّت آن، بلکه؛ هر بَدخواهی برخویش اجازهی دستاندازی بر آن شکاف را خواهد داد تا عمیقاش سازد و گسترشاش دهد.
نگذاریم فریبمان دهد این فضای مِهآلود، نگذاریم منحرفمان سازد این هیاهوی برای هیچ، هر مسئولی (امامجمعه، فرماندار، نماینده، فرمانده سپاه، فرمانده انتظامی و…) و شخصی که آستین بالازده برای پیشرفت شهر، در کنارش باشیم، برحذر بداریم و آگاهی دهیم که این سُرخی بعداز شبانگاه نیست.
یقین داریم و میدانیم و اعتقادمان بر این است، هم نمایندهی انقلابی شهر بر نمیتابد فساد و دستاندازی بر بیتالمال را، هم امامجمعهی ولایی شهر با تیزبینی و قاطعیت ثابت کرده که از مبارزان فساد است، هم فرماندار ولایتمدار شهر نیز در همان مراسم معارفهی خود بر زبان آورد که در همین راه ثابت قدم هست و استوار.
بر این باور ایستادهایم؛ با زالوهایی که بر تنهی مردم چسبیدهاند و خونشان را میمکند بایستی مبارزه کرد وآلونکهای فسادشان را برچید و اگر قرار است با فسادی مبارزه شود هر سه با قرار گرفتن در کنار هم و دوشادوش یکدیگر و با مدد جُستن از فرماندهان نظامی و نیروهای امنیتی سفرههای رنگین فساد را برچینند.
اما اینک بر من و توست، بر شمای مسئول، شمای نماینده و شمای منتخب مردم تا نگذاریم از نام «نقده» سوء استفاده گردد. شهر مزیّن به نام ۷۰۰ شهید، لایق ۷۰۰ هزار زیباییست.پاسدار ارزشهای شهدایی باشیم که در راه اعتلای منطقه گام برداشتند و شهرمان را دروازهای ساختند برای یک کشور…
It’s amazing in support of me to have a web site, which is good in support of
my know-how. thanks admin